بسم الله الرحمن الرحیم
شب شده بود و دلم دباره غم گرفته بود
به یاد کرب و بلا برای حرم گرفته بود
داشتم از غصه می مردم به یاد کرب و بلا
گفتم امشب رو می رم زیارت اما رضا (ع)
رفتم روبروی ضریح با صفاش زانو زدم
حرف های دلم رو پیش ضامن آهو زدم
گفتم آی امام رضا (ع) تو رو به حق مادرت
یه نگاه کن به دل سیاه این کبوترت
من غلامتم تو باید به دلم شادی کنی
برای زیارت حسین (ع) من رو یاری کنی
میون درد دلام تو همین حال و هوا
دیدم انگاری نشسته روبروم امام رضا (ع)
دیدم آقای غریبم داره گریه میکنه
سر تکون میده ازم داره گلایه می کنه
می گه آی اونی که حال خودت رو خوب می دونی
تو که صبح تا شب داری دل منو می سوزونی
با چه رویی اومدی پیش منه امام رضا (ع)
با چه رویی اومدی می خوای بری کرب و بلا
به حرم ما تا تو محرّم نشی فایده نداره
کرب و بلا بری و آدم نشی فایده نداره
به آقام گفتم امام رضا (ع) به حق مادرت
یه نگاه کن به دل سیاه این کبوترت
تا که از صدق و صفا عاشق و مبتلا بشم
اونجوری که تو می خوای زائر کربلا بشم ....
Salam
Khahesh mikonam chashm linketon mikonam
Eltemase doa
خیلی قشنگ بود
یه روز به خدا گفتم بیا دنیا رو تقسیم کنیم
آسمون مال من ، ابراش مال تو
دریا مال من ، موجاش مال تو
ماه مال من ، خورشید مال تو
خدا خندیدو گفت :
تو بندگی کن همش مال تو ، حتی من ........
سلام
احسنت به شما
سلام من تازه با وبلاگ شما اشنا شدم خیلی مطالب جدید و پر محتوایی دارید به هدفتان ادامه دهید ممنون
سلام خیلی شعر قشنگی بود دلم پر کشید واسه زیارت امام رضا قربونش برم که اقای مهربانی است وما قدر نمیدانیم باسپاس[گل]